Liste des hashtags les plus populaires par sujet #LE_PETIT_PRINCE

شازده کوچولو: اگر تو عاشق گل هایی باشی که روی ستاره ها زندگی می کنند خیلی لذت بخشه که شب ها به آسمون نگاه کنی. چون همه ی ستاره ها مثل شکوفه های یک گل سرخ هستن … . . . شبانگاهان که به آسمان پرستاره می نگری . آن ها به تو تعلق دارند . گوئی ستاره ها می خندند . چون من روی یکی از آن ستاره ها زندگی می کنم . روی یکی از آن ستاره های خندان. ستاره ها فقط به تو تعلق دارند . همان ستاره هایی که می توانند بخندند ... #شازده_کوچولو #شازده #آنتوان_دو_سنت_اگزوپری #احمد_شاملو #Le_Petit_Prince #LePetitPrince #AntoinedeSaintExupéry #Antoine_de_Saint_Exupéry #دلارا #نقطه_کوبی #فیروزه #دیوار_کوب #سلیقه #هنرمند #هنر #ذوق #خلاقیت #ایده #طراحی #زندگی_شیرین_من #رنگی ‌#رنگی_رنگی #art #artist #colorful #colorfully

☘ خیلی ها این حقیقت رو فراموش کرده اند. اما تو نباید فراموشش کنی ... تو تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلیش کرده ای مسئولی . _________________________ #شازده_کوچولو #مسافر_کوچولو #lepetitprince #le_petit_prince #the_little_prince #forest_of_twinkling_fireflies

جهـانِ کوچکِ من از تـو زیباسـت . . لطفا برای اطلاعات بیشتر به پیج دایرکت بزنید .

One runs the risk of weeping a little, if one lets himself be tamed 如果讓自己被馴服了， 勢必要承擔一些哭泣的風險。 雖然....這句聽起來有點哀傷， 但仔細體會小王子中關於馴服的故事章節， (馴服/馴養)指的是心與心關係的建立， 雖然有風險，但卻能讓生命更加的美好， 人生有太多聚合離別， 不要因為害怕哭泣，而停在原地太久， 往前走就算有落淚的可能， 同樣的也可能因此擁有更多美好的連結^^ ， 一起加油吧( •̀ᄇ• ́)ﻭ✧ . —————————————————— (小王子關於馴養的段落)↓↓↓ 狐狸：我的生活很單調，我追逐雞，人追逐我。所有的雞跟人都差不多那樣，我覺得有些無聊。 但如果你馴服我，那我的生命就會充滿陽光，我會辨識出你與他人不同的腳步聲，別的腳步聲會讓我躲進洞穴中，|||･ω･｀)，而你的腳步聲卻像音樂一樣把我從洞穴裡召喚出來。┗(^o^　)┓三 另外你看到那邊的麥田嗎？我不吃麵包，我對小麥豪無興趣，麥田也跟我沒有任何關聯，這真讓我感到沮喪！但，現在不同了，你有著金黃的頭髮， 如果你馴服我該多好啊!!這一切將變得非常美妙！金黃色的麥子，會讓我想到你(⺣◡⺣)♡*，而且我也會開始喜歡聆聽風兒吹過田的聲音.... ——————————————————— 狐狸：如果你馴服了我，我們之間就會有某種聯繫，我們會離不開彼此。對我來說，你就是獨一無二的，對你來說，我也將是世上僅有的。 #water_colour#drawing #painting#illustration#watercolor#水彩畫 #水彩 #イラスト #メイキング#水彩画 #画#絵 #le_petit_prince #thelittleprince#thefox #fox #小王子#馴服#apprivoiser#tame #柔 #ZOE #不期而藝 #serendipity_Art #serendipity#serendipityart #不期而遇. .

به نظرم هر آدمی باید از یک کتاب در زندگیش حتما حتما لذت ببره و دوستش داشته باشه... . کتاب زندگی خودش. . به خاطر تمام تلاش ها و ناکامی ها.. به خاطر تمام اون لحظاتی که خدا دستمون رو رها نکرده و بعد تو دلمون گفتیم خدایا شکرت. به خاطر تمام خوب بودن و خودمون بودن ها... به خاطر غلبه کردن به خیلی خواسته های درونیمون و تنبلیامون، برای رسیدن به هدف های بزرگمون... . پ.ن:با تاخیر فراوان: بولت ژورنال با تم بهاری الان دیگه شکوفه ها میوه شدن ...ولی خب بازم بهاره. . *مود ترکر ...اخر ماه میفهمی روزات رو چه جور گذروندی و کتاب زندگیت رو چطور پیش بردی* . ❤نماز و روزه هاتون قبول باشه.التماس دعا❤ . #بولت_ژورنال #bulletjournal #زندگی #life #آرامش #love #آنتوان_دوسنت_اگزوپری #شازده_کوچولو #سفر #le_petit_prince #antovan_dosent_egzopery #انشاء #تجربه #کپشن #نویسنده #امروز #فردا #اثرمرکب #روباه #م_ل_نوشت

قشنگ ترین و با استعدادترین دخترهای من که همیشه در حال تلاش کردنن و برای به دست آوردن چیزی که میخوان هیچ وقت خسته نمیشن ! ‍✍ ❤️ • #تمرین_نمایشنامه_خوانی #زنگ_هنر #کلاس_تئاتر #نمایشنامه #نمایشنامه_شازده_کوچولو #شازده_کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری #پایه_هفتم #دبیرستان_انرژی_اتمی #theater #playright #le_Petit_Prince

نام کتاب: شازده کوچولو نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری مترجم: ابوالحسن نجفی ⚠کتاب شازده کوچولو جزو شاهکارهای قرن بیستم و همینطور جزو محبوب ترین و مشهورترین کتابهای جهان است. کتابی که شاید به ظاهر برای بچه ها؛ اما به واقع برای تمامی سنین گیراست. کتابی سراسر محبت. این کتاب در ایران بارها توسط مترجمین مختلف ترجمه شده اما از نظر من ترجمه نجفی که جزو 3 ترجمه معروفتر این کتاب است، بهترین و زیباترین ترجمه برای ایرانی هاست. حتی از ترجمه احمد شاملو. قسمتی از متن کتاب: "روباه گفت: خواهش میکنم بیا و مرا اهلی کن! شازده کوچولو گفت: دلم میخواهد، ولی خیلی وقت ندارم. باید دوستانی پیدا کنم و بسیار چیزها هست که باید بشناسم. روباه گفت: فقط چیزهایی را که اهلی کنی می توانی بشناسی. آدم ها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند. همه چیزها را ساخته و آماده از فروشنده ها می خرند. ولی چون کسی نیست که دوست بفروشد آدم ها دیگر دوستی ندارند. تو اگر دوست می خواهی بیا و مرا اهلی کن!" #شازده_کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری #ابولحسن_نجفی #معرفی_کتاب #کتابخوانی #Le_Petit_Prince

5) شازده کوچولو بار دیگر به تماشای گلها رفت و به آنها گفت: شما سرِ سوزنی به گل من نمی مانيد و هنوز هيچی نيستيد. نه کسی شما را اهلی کرده نه شما کسی را. درست همان جوری هستيد که روباه من بود: روباهی بود مثل صد هزار روباه دیگر. او را دوست خودم کردم و حالا تو همه ی عالم تک است. گل ها حسابی از رو رفتند. شازده کوچولو دوباره درآمد که: خوشگليد اما خالی هستيد. برایتان نمی شود مُرد. گفت و گو ندارد که گلِ مرا هم فلان رهگذر می بيند مثل شما. اما او به تنهایی از همه ی شما سر است چون فقط اوست که آبش داده ام، چون فقط اوست که زیر حبابش گذاشته ام، چون فقط اوست که با تجير برایش حفاظ درست کردهام، چون فقط اوست که حشراتش را کشته ام (جز دو سه تایی که می بایست شب پره بشوند)، چون فقط اوست که پای گِلِه گزاری ها یا خودنمایی ها و حتی گاهی پای بُغ کردن و هيچی نگفتنهاش نشسته ام، چون او گلِ من است. و برگشت پيش روباه. گفت: خدانگهدار! روباه گفت: خدانگهدار!... و اما رازی که گفتم خيلی ساده است: جز با دل هيچی را چنان که باید نمیشود دید. نهاد و گوهر را چشمِ سَر نمی بيند. #آریسا #شازده #شازده_کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری #شاملو #بوشهر #Arisa #Le_petit_prince #antoinedesaintexupery #Shamloo #Boushehr #exupery #antoinedesaintexupéry

4) فردای آن روز دوباره شازده کوچولو آمد. روباه گفت: کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی. اگر مثلا سر ساعت چهار بعد از ظهر بيایی من از ساعت سه تو دلم قند آب میشود و هر چه ساعت جلوتر برود بيشتر احساس شادی و خوشبختی می‌کنم. ساعت چهار که شد دلم بنا می کند شور زدن و نگران شدن. آن وقت است که قدرِ خوشبختی را می فهمم! اما اگر تو وقت و بی وقت بيایی من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟... هر چيزی برای خودش قاعده ای دارد. شازده کوچولو گفت: قاعده یعنی چه؟ روباه گفت: این هم از آن چيزهایی است که پاک از خاطرها رفته. این همان چيزی است که باعث میشود فلان روز با باقی روزها و فلان ساعت با باقی ساعت ها فرق کند. مثلا شکارچی های ما ميان خودشان رسمی دارند و آن این است که پنجشنبه ها را با دخترهای ده می‌روند رقص. پس پنجشنبه ها بَرّه کشانِ من است: برای خودم گردش کنان میروم تا دم مُوِستان. حالا اگر شکارچی ها وقت و بی وقت می رقصيدند همه ی روزها شبيه هم می شد و منِ بيچاره دیگر فرصت و فراغتی نداشتم. به این ترتيب شازده کوچولو روباه را اهلی کرد. لحظه ی جدایی که نزدیک شد روباه گفت: آخ! نمیتوانم جلو اشکم را بگيرم. شازده کوچولو گفت: تقصير خودت است. من که بدت را نمی خواستم، خودت خواستی اهليت کنم. روباه گفت: همين طور است. شازده کوچولو گفت: آخر اشکت دارد سرازیر میشود! روباه گفت: همين طور است. پس این ماجرا فایده ای به حال تو نداشته. روباه گفت: چرا، واسه خاطرِ رنگ گندم. بعد گفت: برو یک بار دیگر گل ها را ببين تا بفهمی که گلِ خودت تو عالم تک است. برگشتنا با هم وداع میکنيم و من به عنوان هدیه رازی را بهت میگویم. #آریسا #شازده #شازده_کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری #شاملو #بوشهر #Arisa #Le_petit_prince #antoinedesaintexupery #Shamloo #Boushehr #exupery #antoinedesaintexupéry